حجاب و عفافزن و خانواده

«بازگشت به عفاف» قسمت سوم

‏کارکردها:

حجاب و ستر زن یک امر واجب الهی است که از حوزه ی فردی شروع میشود و به دامنه اجتماع کشیده میشود فرقش با سایر واجبات و فرائض دینی مانند نماز و روزه و… این است که اگر آنها به هر دلیل ‏ترک شوند، قضای آن را می توان بجا آورد و خلاء ناشی از ترک، انسان را دچار مشکل نمیکند.در حالیکه حجاب زن واجبی است که اگر ترک شود، قضای ترک  واجب بر آن متربت نیست وخلاء ناشی ازآن چون به سطح اجتماع کشیده میشود، جبران ناپذیر است .

‏مطابق نظرات ارزشمند آیت الله جوادی آملی در کتاب «زن در آئینه جمال وجلال الهی» که می فرمایند :

‏(بعضی افراد خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده، شوهر و … برای او ایجاد نموده است لذا این پندار، نوعی محدودیت و ضعف شخصیتی برای زن است.در حالیکه راه حل این شبهه در بینش قرآن کریم نسبت به حجاب زن است و زن باید درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بتواند از حق خود صرف نظر کند، ونیز حجاب زن مربوط به شوهر و مرد، هم نیست تا با رضایت شوهر و مرد از حجاب صرف نظر کند.حجاب زن مربوط به خانواده هم نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند؛ بلکه حجاب زن (حق الهی) است.در برخی جوامع مبتلا به قوانین غربی، اگر زن همسرداری آلوده شود و همسرش رضایت دهد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام میکنند. اما در اسلام چنین نیست، حرمت زن،  نه به خود زن، نه به شوهر، نه برادر نه به فرزندانش اختصاص دارد، حتی اگر همه­ ی اینها رضایت بدهند، خدا راضی نخواهد بود؛ چرا که حرمت و حیثیت زن، حق الله است وخدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفریده تا معلم عاطفه و رقت باشد. اگر جامعه ای درس عاطفه و رقت را ترک نمود، به دنبال غریزه و شهوت میرود وبه همان فسادی که جوامع فاسد مبتلا شده اند، مبتلا خواهد شد. عصمت زن حق الله است و به هیج کس ارتباطی ندارد و همه اعضای خانواده، جامعه و خصوصاً خود زن امین امانت الهی است. زن از نکل قرآن امانتدار حق خداست و معلم عاطفه ها زن است وجامعه ای که قرآن در آن حاکم باشد، جامعه عواطف است و سرش این است که نیمی از جامعه  (زنان-مادران) معلمان عاطفه هستند. بخواهیم ونخواهیم، بدانیم وندانیم، اصول خانواده درس رافت و رقت است ‏که درهمه مسائل کارسازاست.

بنابراین در هر بخشی و بعدی از ابعاد، برای سیر به مدراج کمال، زن و مرد ‏تفاوتی ندارند لکن باید اندیشه ها قرآن گونه باشد.یعنی همان گونه که قرآن کمال و حجاب و اندیشه و عفاف را باهم سازگار می داند، ما نیز در نظام اسلامی کمال و حجاب را هماهنگ بدانیم

قرآن کریم حجاب زن را احترام به زن میداند که نامحرمان او را به دید حیوانی و اشیا، ننگرند. حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز است وحجاب را بند ومحدودیت میداند، باید در اندیشه وتفکر وبرداشت های خود تجدید نظر کند.)[1]

‏قرآن کریم فلسفه ضرورت حجاب زنان را ذلک أدنی ان یُعَرفنَ وَلایُوذِیَن مطرح میکند که این زنان دین دار در جامعه شناخته شوند و از بی دینی ها تفکیک شوند و مورد تزاحم واذیت وچشم چرانی و سوء استفاده ها قرار نگیرند.از طرفی مطابق برداشت های متعدد از آیات سوره ی مبارکه نور که مزین به ٨٠ ‏بار اسم جلاله «الله» است و رقم بالای این اسم در کنار بحث زن و مرد و حریم شناسی وحدود شناسی زن و مرد آمده، حاکی از یک امر حق الهی است که خداوند ناموس زنان را ناموس الهی معرفی میکند و ‏حتی «رحم زن» را مشتق از رحمت رحیمیه خدا می داند امانتی که خدا در نزد زن پرورش دهنده خلیفه‏ الله و محل رشد انسان به ودیعت نهاده، لذا حفاظت از زن و حیثیت زن را هم حق الله می داند و به همین خاطر است که درمورد زناکار،اشد مجازات را در نظر میگیرد.(سنگسار زناکار البته باشرایط محرز شده )

‏چراکه به ناموس الهی و حدود الهی تجاوز شده.اگر این ناموس الهی باحجاب زن حفظنشود،فوران میل جنسی انسان وخطر زنا وحریم شکنی الهی پیش می آید.لذا حجاب یک حق به ودیعت نهاده شده خدا در نزد زن است که بواسطه ی زن باید حراست و محافظت و حتی تا پای جان از آن دفاع شود .

‏در اینجا لازم است باب دیگری از بحث زن و ستر و پوشش او بازکنیم ؛ باتوجه به برخی از متون دینی و عرفانی زن خود معجزه است چرا که هم می تواند مرد را داشته باشد (عاشق خود کندو او را به آستان خود بکشد) هم کودک را که سر هستی و جهان اکبر است با خود بیاورد.از طرفی بنا به قول شیخ اشراق سهروردی ،خداوند وجه جمالش در زن ظهور کرده و وجه جلالش در مرد، فلذا زنان زیبایی و جلوه بیشتری دارندو ظهور جمال خدا در زن، یعنی ظهور زیبایی. بنا به همین دلیل مرز جلوه گری و عرضه زیبایی زن باید با ارائه ی پوشش مناسب مرزبندی شود و از حد نگذرد که مورد تهاجم و خطر قرار گیرد.

‏بنابراین دستور پوشش  و ستر ویژه زنان به لحاظ خصایص زیبایی است که تمایل به جلوه گری دارد و چون جلوه گری بیش از حد زن، او را از حیطه ی الهی اش و معلم عواطف بودنش و … در میاورد لذا مرزبندی دقیقتری نسبت به مرد به وی روا داشته شده است.

‏گوئی برای محافظت از یک مقام والای کشوری و شخصیت نادر علمی یا هنرمند زبردست و … حفاظت ویژه و کمتر دیده شده در ملاء عام را لحاظ میکنند، پوشش زن هم به عنوان یک رده ی محکم حفاظتی ‏از سوی خداوند به زن تبیین شده است.

‏زن باید مرتباً از این رده­ ی حفاظتی، حفاظت و پایش داشته باشد در نتیجه داشتن حجاب برای زن یک حق میشود و حق قابل دفاع و قابل حفاظت است اگرچه در احکام فقهی و رساله ای به عنوان تکلیف و واجب شمرده شده؛ که آن هم نوعی حق است خداوند در قبال این حفاظت زن از حق الهی، به وی پاداش عبادت سیال را میدهد. یعنی زن آن لحظه ای که ستر وپوشش را به عنوان محافظت از حریم الهی برسر میکند و به بیرون از چارچوب محارم (یعنی حضور در اجتماع) قدم میگذارد تا زمانیکه به خانه و چارچوب محارم برگردد و حجاب را بردارد، در عبادت است و لحظه به لحظه برای او حسنه و ثواب داده میشود مانند مجاهد ورزمنده در خط مقدم جبهه که لحظه به لحظه برای او اجر و ثواب نوشته میشود و این همان عبادت سیال است. اما از باب دیگر نیز همانگونه که قبلاٌ ذکر گردید آیات حجاب دعوتنامه ی ویژه خداوند بر زنان مومنه است که به حضور اجتماعی او و استفاده از توانمندی های خدادادی و شکوفایی استعدادها در جامعه و خدمت به دیگران منجر میشود.خداوند با مشخص کردن لباس ویژه زنان برای حضور در اجتماع به عنوان «جلباب» و«خمر» در واقع مدیریت روح انسانی را به دست زن میدهد چراکه زن در مقام حجاب وعفاف فاعل است و مرد در مقابل جلوه گری زن، مفعول و سربه فرمان .

‏ستر و نوع پوش زن مطابق احکام الهی، اشتهای جنسی جامعه مردان را کنترل کرده و در مسیر صحیح یعنی ارضای اشتهای جنسی فقط در کنار همسر، سوق میدهد و به نوعی از ریزه خواری جنسی مردان در جامعه با نگاه به نیمه عریانهای اجتماعی و زنان در معرض تماشا، پیشگیری میکند دعوت زن به جامعه با آن فرم الهی را خدا برای او تعیین کرده و این تعیین حدود برای زن مایه ی افتخار و تاج عزت است که باید همواره به آن مباهات کند کما اینکه از عایشه، همسر پیامبر(ص) روایت شده وقتی آیات حجاب بر زنان مومنه نازل شد زنان با ایمان مدینه احساس غرور و بالندگی کردند که خداوند مستقیما آنها را مورد خطاب قرار داده و نامه آسمانی از خدا برای حضور و معرفی شدن در جامعه به آنها رسیده است

‏لذا آیات حجاب در حقیقت دعوت معلمین عاطفه و اخلاق به جامعه میباشد وباید حضوری راهگشا در ‏عرصه اجتماعی بوده ودرمانگرانه باشد ونه حضور فرمانروایان شهوت ومعلمان آموزش گناه و خانمان ‏برندازهای بی ضابطه .

‏اگر زنی با بی عفتی وعدم حفظ حریم های توصیه شده خداوند،به دام زنا افتاد مشکلات عدیدهی آن مانند بی آبرویی،بارداری های نامشروع،آسیب های روانی و شخصیتی و … بیشتر دامن وی را میگیرد تامرد.

‏از طرفی دامن زن محل تکون و رشد انسان خدایی است(خلیفه الله) و اگر خود حفاظتی ظاهری و باطنی در او تقویت نشود، ناخواسته محل تکون فساد و هرزگی خواهد شد.زن مظهر خلاقیت و ربوبیت خداوند است، خداوند خود در حجاب است و حجاب زن از ناحیه ی خداوند، حجابی خداگونه است که همه وجودش نباید به یکباره بروز و ظهور پیداکند. همانگونه که ذات حق تعالی برای رویت قابل امکان نیست و باید انسانها با تقوی و تلاش در راه تزکیه نفس به گوشه هایی از جمال و جبروت الهی دسترسی پیدا کنند، خداوند زن را نیز در این خط ستر قرار داده است تا مردان با سختی و تلاش و پرداختن هزینه های زیاد بتوانند به زنان دسترسی پیدا کنند.شوهران به آستان زنان کشیده شوند و زنان به راحتی و به سهولت در اختیار مردان قرارنگیرند فیزیک بدن زن مورد اشتیاق مردان است وخداوند اجازه پیچش هوس مردانه را به راحتی و با سهولت، به پای زنان نمیدهد و بلکه در جذب و انجذاب بین زن و مرد یک  ریسمان به دست زن داده شده و طرف دیگر ریسمان به گردن مرد انداخته شده است لذا این زن است که ریسمان گردن مرد را با دست خود در واقع با نوع حضورش در اجتماع به این طرف وآن طرف میکشد.بدین معنی که اگر زنان ریسمان به دست، ریسمان غرایز را به طرف مثبت و صحیح و خانواده بکشند سر مردان هم به آن طرف کشیده خواهد شد و اگر به طرف منفی، بی بندوباری، هرزگی خیابانی، چشم چرانی های منجر به بی عفتی و سوق دهند، سر مردان نیز به آن طرف کشیده میشود لذا بخش اعظم مدیریت غرایز جنس ‏در جامعه به دست زن سپرده شده است.

‏چنانچه امام علی (ع) در نهج البلاغه «152» می فرمایند : در آخر الزمان که بدترین زمانهاست جمعی از زنان «پوشیده ای که برهنه اند» ، و از خانه با خود آرایی بیرون می آیند ؛ اینان از دین بیرون رفتگانند و در فتنه ها وارد شوندگان ؛ و بسوی شهوات تمایل دارند و به کوی لذات نفسانی در شتابند ، حرامها را حلال دانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار .

ذکر نکته مهمی که در حجاب و پوشش زنان مستتر است اینکه زن با حجاب خود پیام ها و سیگنالهایی را به جامعه منتشر می کند و ناخودآگاه مخاطبان اجتماع این پیامها را دریافت می کنند پیام حشمت و بزرگی ، پیام شخصیت دست نیافتنی ، پیام دین داری و از همه مهمتر پیام ایدئولوژی نهفته در زیر حجاب زن را به جامعه انتقال می دهند .

بی شک در عصر رسانه و ارتباطات که پیامهای عظیم رسانه ای در زمان بسیار اندک همه ی جهان را در می نوردد و هم لحظه به لحظه به انسانهای عصر حاضر القاء فکر و اندیشه و جهان بینی و جهانگیری می کند. پوشش و حجاب و عفت زن و مرد مسلمان بویژه زن مسلمان به ع‏نوان یک رسانه عظیم بی نیاز از ابزارهای تکنولوژیک و بدون وابستگی به جریانهای سرمایه داری و مالی دنیا ، تاثیر گذاری عجیبی در عرصه های بین المللی می تواند داشته باشد به گونه ای که اخیرا مقالات و کتب متعدد از نویسندگان و نظریه پردازان حوزه های ایدئولوژیکی و علاقمندان به حوزه احیای خانواده های در حال انحطاط غربی منتشر میشود. هر چند بسیار اندک است اما نشان از پرتو افشانی نورالهی است که بدون اغراق متاثر از حضور مجدد اسلام در قرن بیستم و بیست و یکم و انقلاب اسلامی ایران است به عنوان مثال کتاب «بازگشت به عفاف»‏ خانم وندی شیت و کتاب « نابودی عفاف، ارمغان فمینیسم» ترجمه سمانه مدنی نگاشته میشود. وی در بخشی از کتاب بازگشت به عفاف می گوید :

‏رواج مزاحمتهای خیابانی در آمریکا به دختران و رفتارهای خشونت آمیز با آنان که در مزاحمتهای جنسی و اذیت و آزار روانی و جسمی و تجاوز به عنف و … نمود پیدا میکند آنان را در معرض خطر و بی حرمتیها قرار داده طوریکه دختران حتی برای قدم زدن در خیابان احساس امنیت نمی کنند

‏خانم شیلت در ادامه می گوید «محترم شمردن پاکدامنی ، به زنان نیرو می بخشد» لذا برای رهایی از مزاحمتهای جنسی باید به عفت زنان د‏ر جامعه ارزش قائل شد و عفاف را در جامعه احیا کرد

‏امروزه آثار سوء اختلاط دانش آموزان دختر و پسر ، مسئولان برخی مدارس و دانشگاههای غربی را برآن داشته تا از جداسازی مکانهای آموزش دفاع کنند. به نقل از روزنامه دایلی تلگراف ، هم اکنون در برخی از مدارس انگلیس طرح تفکیک دختران و پسران در بعضی از دروس اجرا میشود و مسئولان این مدارس احساس موفقیت بیشتر دانش آموزان را گزارش می کنند .

‏-در آمریکا روزنامه نگار زن آمریکایی بنام «جوانا فرانسیس» می گوید:

 مدتهاست به الگویی همچون یک زن مسلمان غبطه می خورم.

‏این زن مسیحی چند سال پیش به زنان مسلمان لبنان که زیر آماج بمباران های رژیم صهیونستی بودند ، نامه می نویسد و با رشک بردن به عفت و حیا و نجابت زنان مسلمانان و بر شمردن ظلم بزرگی که به زنان غربی شده ، از زنان مسلمان می خواهد در دامی که غرب برای آنان گسترده ، گرفتار نشوند و بجای تقلید از زن غربی ، حافظ عفت و نجانبت خود باشند

‏این نویسنده آمریکایی در بخشی از نامه می گوید: ما زنان غربی شستشوی مغزی شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان ، مورد ظلم واقع شده اید؛ اما در حقیقت این مائیم که مورد ظلم واقع شدهایم .

برده ی مدهایی هستیم که پستمان می کند ، نسبت به وزن و انداممان عقده ای شده ایم و گدایی محبت مردانی می کنیم که نمی خواهند رشد فکری پیدا کنند. ما در اعماق وجودمان می دانیم که سرمان کلاه رفته است. ما در مورد ارزش پاکدامنی مان فریب خوردیم.

‏عیسی (ع) گفت :«آنچه مقدس است به سگان ندهید و مرواریدهای خود را پیش خوک های وحشی نیاندازید مبادا آنها را پایمال کنند و برگشته شما را بدرند».

‏آری مرواریدهای وجود ما بسیار گرانبها هستند اما آنها می خواهند به ما بقبولانند که بی ارزشند.

‏ولی باورم کن! هیچ جایگزینی برای این نیست که بتوان در آیینه نگاه کرد و بازتاب پاکدامنی ، نجابت و عزت نفس خود را در آن دید.

‏مردان ما دیگر حتی ارزش پاکدامنی زنان را درک نمی کنند مدهایی که از زیر دست خیاطان غربی بیرون می آیند برای این طراحی میشوند که به تو بقبولانند که ارزشمندترین سرمایه تو ، جذابیت جسمی توست؛ اما زن مسلمان ، لباسهای عفیف تو و حجاب تو در واقع پر جاذبه تر از هر مد غربی است برای اینکه آنها تو را به صورت اسرار آمیز پوشانده و عزت نفس تو را جلوه می دهند .

‏شما الماسهای بی عیب هستید ، نگذارید آنها شما را بفریبند و تبدیل به سنگ بدلی شوید چرا از زنانی تقلید می کنید که به خاطر عفت و پاکدامنی از دست رفته شان پشیمان هستند؟

‏زنان مسلمان گول نخورید ، ما زنان مسیحی برای الگو گرفتن از شما نیاز داریم چرا که ما گمشده ایم.

 پاکی ات را نگهدار ، بخاطر داشته باش آب ریخته شده را نمی توان جمع کرد ، پس با دقت محافظت کن[2].

‏حقیقت گمشده بشر چپست؟

‏گمشده بشر امروز در اصل «حوا» است حوای انسان امروز گمشده است حوایی که حئ است و خاصیت حیات بخش و زندگی بخش دارد (حضرت حوا برای آدم نبی ، فقط یک همسر نبود ، بلکه آرام بخش و مونس و از همه مهمتر مانند نخ تسبیحی بود که باید دانه های تسبیح آدم را به هم وصل می کرد و از وجود نازنین حوا ، ذریه آدم در زمین انتشار پیدا می کرد.) لذا زن در عالم هستی نقش نخ تسبیحی را می ماند که باید گرد آورنده اعضا، خانواده و در سطح گسترده اقوام و فامیل و عشیره و نژاد و اقوام باشد و اگر این نخ تسبیح به هر دلیلی و با هر دست نابکاری ، پاره شده یا نخ نمای مندرس شود خاصیت جذب و انجذاب زن و گردآوری و در کنار هم قرار دادن خانواده و نهایتا جامعه انسانی میسرنخواهد شد لذا امروز رسالت زن مسلمان این است که این نخ تسبیح ضعیف شده و در حال پاره شدن و فرو پاشی خانواده و نظم جامعه را محکمتر نموده و باز پروری نماید تا بشر به گمشده دیرین خود یعنی حوای زمین و آرامش و سکونت حقیقی دست پیدا کند

‏چرا این نخ ضعیف میشود ، خود بحث گسترده ای است که با اشاره مختصر بدان پرداخته میشود.

‏خداوند با تعیین این فرم حجاب زن در قرآن ، در واقع او را به بالاترین استاندارد ایمانی می رساند و اگر زن بطور تدریجی ( اول با آرایش مختصر ، بعد با چند تارمو و بعد با عوض کردن لحن صحبت و نحوه راه رفتن و معاشرت ) خود را از عفاف و حجاب خارج نماید یعنی از حد استاندارد  ایمانی ساقط ‏شده است و کارآمدی لازم را نخواهد داشت لذا نخ تسبیح وجودش را ضعیف کرده و در معرض پاره شدن قرار می دهد که به طبع با سقوط وی ، جامعه نیز به ورطه سقوط کشیده خواهد شد .

نتیجه گیری :

‏بنابر آنچه گذشت به این نتیجه می رسیم که ذات و روح بلند انسانی چه مرد و چه زن ، استعداد و ظرفیت خلیفه الله شدن را داشته و باید بدان سمت در حرکت باشد چرا که خوشبختی و سعادت زندگی پس از مرگ او مرهون نوع زندگی دنیوی او می باشد.

‏خداوند حکیم در نظام عدالت حکیمانه اش همه ی ابزارهای سعادت را برای انسان عنایت فرموده لکن کاربست و بکارگیری ابزارهای سعادت توسط خود انسان تعریف و قابل استفاده میشوند .

‏در این میان مولفه ای که موضوع بحث ما ‏را به خود اختصاص میداد (حجاب و عفاف ) ، یکی از موارد مهم انسانی به سمت و سوی تعالی است و باید بیشتر از پیش و با نگرشهای صحیح و جدی و کارآمد به عرصه زندگی امروز انسان بیاید تا نجات دهنده انسان از ورطه های هولناک سقوط اخلاقی و نابودی ارزشها باشد. همانگونه که جسم انسان خانه و مسکن می خواهد ، روح انسان نیز خانه میخواهد و خانه روح ، جسم سالم و امن است و امنیت جسم انسان در پوشش اوست بالاخص امنیت روح زن در جسم امن اوست و امنیت جامعه انسانی در امینت پوشش زن نهفته است .

‏زن برای حضور در اجتماع و مشارکت اجتماعی ، به زیبایی جسم نیاز ندارد بلکه شخصیت و حضور انسانی او آرامش و سعادت جامعه و یک ملت را تضمین میکند. وقتی زن و مرد باحضوری انسانی و ‏نه جسیتی ، در جامعه حضور پیدا کردند ، جامعه آرام و دور از فساد و تباهی بوده و خیانت معنی و مفهوم ‏پیدا نخواهد کرد. در این میان زنان با حضور انسانی شان در جامعه می توانند معماران سرنوشت زیبای نسل های آینده باشند.

‏یکی از کج فهمی های دنیای به اصطلاح متمدن امروز آن است که با شعار «آزادی» برهنگی را فریاد می زنند ، غافل از اینکه خانه روح خود را بر سر روح خراب کنند

‏چنانکه یکی از نویسندگان غربی می گوید : زن امروز با نام آزادی برهنگی را تجربه کرد و نه تنها خبری از آزادی واقعی نشد ، بلکه آزادی دیگران را هم خدشه دار کرد.

‏در پایان با امید به اینکه همه دلسوزان طالب نجات انسان بتوانند در عصر ارتباطات و رسانه ، رسانه های عینی و واقعی و عملی «حجاب و عفاف» با استدلالی محکم و روشن در جوامع بشری باشند؛ از خداوند منان عاجزانه درخواست می کنیم که مادران را در تربیت خود و سپس در تربیت فرزندان بویژه دخترانشان یاری فرماید چراکه فرزندان صالح، وعده نجات انسان در زمین و تحقق جامعه آرمانی الهی را محقق خواهند کرد و با یاری خداوند از یاران بزرگ مصلح زمین ، حضرت بقیه الله الاعظم خواهندشد.انشاءالله

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ارسال سوال- در ساعات افلاین

در حال حاضر امکان گفتگوی آنلاین مقدور نمی باشد . لطفا فرآیند ثبت درخواست را ادامه دهید تا در اسرع وقت پاسخگوی جنابعالی باشیم.

با کمال میل آماده رفع مسئله , شبهه دینی و هر سوال دیگری از جانب شما هستیم...

Enter برای ارسال