«بازگشت به عفاف» قسمت دوم

مبحث سوم
در مبحت سوم به انوع پوشش وقدمت آن در تاریخ بشری بصورت کاملا گذرا می نگریم تا به کارکردهای امروز « حجاب وعفاف» برسیم .
گفته میشود نوع پوشش هر فرد وگروهی در اجتماع و در هر زمانی به منزله ی «عَلَم = پرچم» ماهیت تفکر آن ها میباشد. به تعبیر بهتر نوع پوشش نشانگر نوع تفکر، اندیشه و ارزشهای حاکم بر زمان و مکان افراد می باشد فلذا نوع پوشش علاوه بر انتخابی بودن ان اعم از رنگ ، نوع، جنس، مدل و … بیانگر متأثر شدن از زمان و مکان هم می باشد که در بحث کنونی ما موضوعیت ندارد.
آنچه که درتاریخ پوشش های بشری میبینیم علاوه برآموزه های وحیانی قبل ازاسلام (مسیحیت ویهودیت) ریشه هایی در قرن 13 قبل از میلاد داشته و در بین النهرین یافت میشود. در آن روزگار استفاده از پوشش، مظهر تفکیک کننده طبقات اجتماعی بوده و زنان طبقات بالا، ملزم به پوشاندن سرشان در انظار عمومی بودند؟ اگر چنین نمیشد و این زنان والا مقام خود را نمی پوشاندند، نوعی توهین به نجابت و طبقه شان محسوب میشد همینطور در آیین زرتشت – ایران باستان پژوهشها نشان می دهد که زنان دارای حجابی کامل از جمله پیراهن چین دار ، شلوار تا مچ و شنلی (چادرمانند) بر روی سرها داشته و در محیط بیرون از خانه هم دوش مردان بودند. در زمان ساسانیان افزون بر چادر ، پوشش صورت نیز در بین زنان اشراف معمول شد و جز در تختهای روان روپوش دار از خانه بیرون نمی آمدند. تجلیات پوشش زنان ایران باستان چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان ، ایران را منبع اصلی حجاب و ترویج آن در جهان می دانند. پس از آن در آیین یهود هر چند که بیشترین آموزه های آن تحریف شده ، لکن در خصوص پوشش زنان ارزش گزاری ویژه ای شده به نماد نجابت و نزاکت زن تبدیل شد .
در پی ظهور آیین مسیح نیز پوشش زنانه برای زن یک ارزش الهی دینی محسوب می شد و در کتاب مقدس با این جمله که : زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز ، و نه آراستن به زلفها و طلاها.
هم چنین به مردان تاکید میکند :« کسی که به زنی نظر شهوت اندازد همان دم در دل خود با آن زن زنا کرده پس چشم راستت اگر تو را لغزاند ، قلعش کن و از خود دور انداز ، زیرا تو را بهتر آن است که یکی از اعضایت تباه گردد ، ازآن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود.»
بخش تاریخی پوشش را با نگارش سخنی از «ویلیام جمیز» فیلسوف معروف امریکایی به پایان رسانده و وارد بحث پوشش در اسلام میشوم.
ایشان میگوید : حیا و خودداری ظریفانه زن در مقابل مرد ، نوعی رفتار است که دختران حوا در طول تاریخ یافته اند که عزت و احترامشان را در جامعه حفظ نمایند ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مردان دور نگه دارند ، زنان (مادران) این درسها را به دختران خود نیز نسل در نسل آموخته اند[1].
مبحث چهارم:
بخش مباحث کاربردی و مدیریت اجتماعی حجاب و عفاف
با ظهور اسلام که مهر خاتمیت به خط انبیا زده میشود نه بدین معنا که درهای آسمان به روی زمینیان بسته شود ، بلکه آغاز عصر جدیدی از هدایت بشری است که به عصر شکوفایی و اندیشه ورزی رسیده ، لذا نزول قرآن کریم همه نیازمندیهای بشر را تا قیامت کبری به بشر عرضه می کنند و در واقع بیانگر بلوغ انسان هم می باشد که انسان «عصر محمدی (ص)» با امامت 12گانه ، می تواند قرآن نازل شده را ریسمان الهی دانسته و خود را با آن بالا بکشد. فلذا انتظار بر این بود که قرآن نازل شده به مانند همه احکام و اصولش که طرحی نو در زندگی بشر درمی اندازد و ترقی شگرف در اندیشه ورزی آن ایجاد می کند ، همه مولفه های رشد و شکوفایی بشر را نیز متحول کرده و با عمقی بیشتر به بشر عمق یافته عصر خاتم النبین و امت اخر الزمان ارزانی دارد یکی از این مولفه های بالا برنده بشری نحوه حضور اجتماعی با نوع پوشش تعالی یافته انسان و ظاهر شدند در جامعه انسانی است ، این تعالی یافتگی پوشش در قرآن بیشتر به زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری که شاید در طول تاریخ هیچگاه نتوانسته بودند ماهیت انسانی شان را در محیط های اجتماعی بروز و ظهور دهند ، فرصتهای طلایی را پدید می آورد و نزول آیات متعدد حجاب و عفاف ، تعیین حد در پوششهای زنان آنان را وارد دوره ای طلایی و آرمانی که تا آن زمان ، زنان زمین بجز در اندکی از تاریخ (مادر شاهی) تجربه نکرده بودند ، می کند.
در آیات17 گانه حجاب و عفاف ، بنا به تفسیر برخی از مفسران ١1 مورد تاکید بر حجاب زنان است و 6 ( مورد آن بر عفاف؛ که مردان و زنان را شامل میشود ، علاوه بر سامان دادن به محیطهای اجتماعی، زنان را با یک دعوتنامه ویژه (آیات الهی) دعوت به اجتماع نموده همان محیطی که مطابق بخش یکم باید انسان به تولد ثانویه درآن برسد و تولد ثانویه انسان زن و مرد نمی شناسد. فلذا محیط اجتماع باید بستری پاک ، آرام امن برای شکوفا شدن و بروز و ظهور استعدادی مردانه و زنانه باشد
آری بدین ترتیب در جامعه نبوی و در تداوم آن ،جامعه ولایی در تحت ولایت امیرمومنان علی (ع) و همسر بزگوارشان فاطمه (س) مکتبهای علوی و فاطمی ایمان و حیا شکل می گرد.
ارزشگزاری به حضور زن در اجتماع با شاخصه ستر و پوشش معین ، چنان شان و مرتبتی به زنان با ایمان می دهد که از عایشه همسر پیامبر (ص) ذکر شده . وقتی آیه حجاب بر پامبر (ص) نازل شد ، زنان ایمان آورده مدینه احساس غرور کردند.
سوالی که پیش می آید این است که آیه حجاب چه مواضعی و چه اموری را بر زنان مومنه مشخص می نمود؟ که اینگونه احساس غرور و سر بلندی جانشان را فراگرفته و تا به امروز نیز جان هر زن با ایمان که نگاهی ژرف به آیه می افکند همان حس غرور و سر بلندی به همراه دنیایی از تکالیف و در نهایت شوق و شوری وصف ناپذیر از بالندگی را می دهد.
آیه 59سوره مبارکه احزاب می فرماید :
یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه : ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنه بگو ، جلباب های خود را برخویشفرو افکنند این کار برای آن که آنها شناخته شوند تا مورد اذیت قرار نگیرند ؛ بهتر است. خدواند همواره آمرزنده و مهربان است
از طرف دیگر در آیه ٣٠سوره مبارکه نور می فرماید
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ
ترجمه : ای پیامبر به مردان مومن بگو تا چشمهایشان را بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی شما اصلح است و البته خدا به هر چه کنید، آگاه است .
( از بین آیات 17 گانه حجاب و عفاف به دو آیه که ذیلاً اشاره گردید ، جهت تبیین و واژه حجاب و عفاف است : به همن منظور از بررسی آیات کریمه دیگر خوداری میگردد)
از آنجا که لغزشگاه زن بیشتر از نداشتن حجاب اوست و لغزشگاه مرد از نداشتن عفت و حجاب چشم ، به همین منظور در خصوص زنان بیشتر تاکید بر حجاب شده و برای مردان تاکید بر عفاف یا به لحنی دیگر به زنان تاکید بر عفاف تن و بر مردان تاکید بر عفاف چشم .
( عفاف راستین حجاب آور است و حجاب خوب ، تجلی عفاف است.)
در آیه حجاب زنان (آیه ۵٩سوره احزاب ) حدود پوشش کاملاً مشخص شده و از کلمه «جلابیبهن» با ریشه «جلباب» چنین استنباط میشود که پوششی کامل و مطمئن برای زن با ایمان تا ابد و برای همیشه ترسیم شده است؟ بگونه ای که مفسرین ریشه جلباب را پوششی که احاطه کامل برتن زن دارد،می دانند .
گفته میشود : ( جلباب پوششی است که محاطش را یا همان احاطه کننده اش را به نحو تام احاطه میکند بگونه ای که احاطه شده ، مستغرق در احاطه کننده شود.)
برای توضیح بیشتر مطلب میتوان به کلاهی که مردان بر سر میگذارند و بخشی از سر را احاطه میکند و همه ی سر را نمی پوشاند اشاره کرد یا روسری زنان هرقدر هم بزرگ باشد ، فقط سر زن و گردن او را می پوشاند و بر او محیط کاملی نیست ( احاطه ندارد) حتی مانتو و پیراهن بلند را هم جلباب نمیداند بلکه « جلباب پوششی یک تکه است که از بالای سر تا پای زن را احاطه میکند.»
کما اینکه در آیه مربوط به عفت چشم مردان (حجاب چشم) نیز به مسنله فرو بستن کامل چشم اشاره دارد بگونه ای که ، پلک چشم ، امر دیدن را بطور کامل مانع شود یعنی پلک احاطه کامل به چشم داشته باشد.
لذا وجه مشترک هر دو پوشش ، چه پوشش تن و چه پوشش چشم ، هم در زن و هم در مرد مقام حفاظت و نگهدارندگی است.لکن در زن احاطه توسط جلباب به کل تن زن و در مرد پلک ، احاطه کننده چشم مرد می باشد. هر چند که پوشش تن بر هر دو نیز به اندازه مردانه و زنانه و هم چشم فروبستن به هر دو توصیه شده است در همین آیه خدواند پس از تعیین حدود حجاب زن به دو مسنله مهم حیاتی و ارزشی زن اشاره میکند :
1. معرفی شخصیت زنانه و حضور انسانی او در جامعه ← یُعرفنَ
٢ ایجاد رده دفاعی ویژه زن ، برای حضور بدون اذیت و آزار ←فلا یُوذین
چنانکه می دانید تاریخ غمبار و ظلم زده زن در قرون و اعصار ، بویژه عصر جاهلیت (عربستان) بر هیچکسی پوشیده نیست و زن به عنوان یک کالا در اختیار مرد بود و…
لذا با ظهور اسلام و بالاخص ولادت حضرت زهرای مرضیه (س) یک انقلاب معرفتی اجتماعی در حوزه زنان اتفاق افتاده و با جایگاه ارزشی فاطمه زهرا(س) در بیت نبوی ، هم چنین نزول پی در پی آیات برابری انسان، موجی از تفکرات جدید را در سرزمین های اسلام بالاخص جزیره العرب بوجود اورد. برهمین مبنا احیاگری نیمی از پیکره جامعه توسط نزول آیات الهی و سنت نبوی شکل گرفت وخداوند عزوجل با آیه فوق الذکر زن را هم از شیء وارگی و طفیلی بودن درآورد و هم برای زنان با ایمان که با قبول ایدئولوژی نوین و فراگیر اسلامی خود را به حصن و جبهه دین کشانده بودن ، سنگر معتبری از جلباب را بنا نهاد و بدینگونه او را به جامعه معرفی نمود. جامعه ای که فرقی میان زن مومنه با زن بی ایمان نمی دید و همان شیوه کهن جاهلی را در مورد زنان جاری و ساری می کرد .
اما از آنجا که آیات الهی و دین آسمانی اسلام اقتضایی فرا زمانی و فرا مکانی داشته و جهان شمول خواهد بود ، اینک در عصر بیداری انسان بالاخص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مجالی مجرد یافته ایم ما با کنکاش و واکاوی از آیات قرآن و سنت رسول اکرم (ص) و با همتی بلند دل به دریای نزولات آسمانی زده و خود را با این نازل شده های الهی به اوج برسانیم.
امروز نگاه زن و مرد مسلمان به دین و آموزه های آن نگاهی کلیشه ای مقتدانه نیست بلکه دنبال یافتن مصداقهایی از متون دین و کارآمد کردن آن در زندگی اجتماعی خود است از همین منظر برآن شدیم تا به کارکردهای حجاب و عفاف پرداخته و انشاء الله ، به عنوان صادرکننده نظریه ها و تئوریهای روشن و احیاء کنندگان روح در اغماء بشر امروز و دنیای غرق شده در منجلاب برهنگی و عریانی باشیم .