ضرورت کار رسانهای، در جبهه حق

مفهوم تبلیغ، مانند بسیاری از کلید واژه های مرتبط با حوزه انسان در طی قرون متمادی و در سیر تحولات تاریخی و اجتماعی از منظر معنا، کارکرد، جایگاه و خاستگاه دار تحولات اساسی شده است. این واژه در عصر حاضر بواسطه کاربرد وسیع و استفاده پیچیده آن، از یک جریان ساده یک سویه، به یک فرآیند چند سویه و تعاملی پیچیده مبدّل شده است. بهت.
اصول چهارگانه تبلیغ
در این نوشتار سعی خواهد شد، به چهار اصل محوری از اصول حاکم بر خرده نظام تبلیغی در ذیل نظام فرهنگی جامعه اسلامی با توجه به عناصر اصلی فرآیند ارتباط (محتوای پیام، فرستنده پیام، رسانه انتقال پیام و گیرنده پیام) و برگرفته از اندیشه رهبر انقلاب اشاره نمائیم:

اصول حاکم بر خرده نظام تبلیغی
اصل هدایت
یکی از عناصر و ارکان ارتباط و تبلیغ، محتوای پیام است، براین اساس نظام فرهنگی و خرده نظام تبلیغی و تمامی ابزارها و شیوههای رسانه ای باید با هدف تبیین مسیر سعادت و شقاوت برگرفته از مبانی دینی و آموزههای اسلامی ارائه شود و همه فعالان حوزه تبلیغ و اصحاب رسانه در ترسیم دو جریان حق و جریان باطل استوار باشد. هدایت انسانها، به عنوان یک اصل محوری در سیره انبیاء، ائمه اطهار و اولیاء الهی محسوب میشود. چنانچه رهبر انقلاب اسلامی خطاب به روحانیون و طلاب حوزه علمیه بیان میدارند که: «مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید؛ آنها را به فضیلت و اخلاق اسلامی آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقی را در آنها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهی بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمّی دارد؛ فراموش نشود – آنها را به رحمت الهی مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آنها را با مسائل اساسی جهان اسلام و با مسائل اساسی کشور آشنا کنید.»(۱)
این اصل هدایتگری هم در قبال همگی مردم و مسلمان جهان و تمامی آحاد جامعه ایرانی صدق میکند و استثنائی وجود ندارد و هر فرد، گروه و نهاد رسمی و غیر رسمی براساس اولویتها و ظرفیتهای خویش در مسیر هدایتگری افکار عمومی وارد شود. رهبر انقلاب این رسالت را اینگونه بیان میدارند: « اگر ما بتوانیم یک کار رسانهای درست انجام دهیم، میتوانیم این صحنهی باطل را لااقل تا حدودی به صحنهی حق تبدیل کنیم؛ یعنی در افکار عمومی دنیا کار را طوری پیش ببریم که واقعاً قضیه بعکس شود. بنابراین ما در این زمینه ضعیف هستیم. «ما» که میگویم، یعنی جبههی حق. این در مورد افکار عمومی دنیا نسبت به یک قضیهی بینالمللی است. در مورد افکار عمومی داخل کشور هم عیناً همین مسأله وجود دارد.» (۲)
اصل بصیرت
یکی دیگر از عناصر و ارکان محوری ارتباط و تبلیغ، فرستنده پیام است. براین اساس مبلغ و فرد پیامفرست باید نسبت به محتوای پیام ایمان و بصیرت کافی را داشته باشد که امید داشته باشد، پیام او در مخاطب هدف اثر بگذارد. لذا اصل ایمان و بصیرت مبلغ، میتواند از اصول حاکم بر نظام تبلیغی و رسانهای باشد. رهبر انقلاب در بیانی دیگر در مع علما و روحانیون میفرمایند: «درس هم که میخوانیم، براى این است که بتوانیم پیام الهى را ابلاغ کنیم، برسانیم؛ حالا چه در زمینهى معارف دینى، چه در زمینهى احکام دینى، چه در زمینهى اخلاق الهى … باید بصیرت باشد. یقین، یعنى همان ایمان قلبى متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پایهى این بصیرت و یقین، حرکت انجام بگیرد. اگر بصیرت بود، یقین بود، امّا کارى انجام نگرفت، این مطلوب نیست؛ تبلیغ نشده است. اگر چیزى تبلیغ شد، امّا بدون بصیرت و بدون یقین – هر کدام از اینها کم باشد – یک پایه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد.»(۳)
اصل نوآوری
در یک تعریف جامع، جنگ رسانه ای به مفهوم «بهکارگیری رسانهها بهعنوان ابزاری جهت تأثیرگذاری بر احساس و ادراک مردم و مسئولان جبههی مقابل، مطابق اهداف مدنظر خویش برای تصویرسازی از خود و جبههی مقابل، بهوسیلهی فعالیت هنرمندان و اصحاب رسانه و راهبری و خطمشیگذاری سیاستمداران، نظامیان و دستگاههای امنیتی، و با هدف نهایی تأثیرگذاری بر تصمیمگیری و رفتار مخاطبان در چارچوب نظام ارزشی و هنجاری حق یا باطل»(۴) بیان شده است. لذا در فراگرد ارتباط و نظام تبلیغی یکی از عناصر محوری، کانال ارتباطی و بستر رسانهای است.
توجه به شیوههای رسانه ای اعم از سنتی و نوظهور، میتواند به صورت ترکیبی و به اقتضاءات مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در این بین نگاه ترکیبی رهبر انقلاب در استفاده توأمان از رسانههای سنتی مانند منبر و رسانه های نوظهور مانند شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به خوبی نمایان است.
« عزیزان من! امروز تهاجم فرهنگی با استفاده از ابزارها و فناوریهای جدید ارتباطی خیلی جدی است؛ صدها وسیله و راهروِ اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوههای تلویزیونی و رادیویی و رایانهای و امثال اینها دارند استفاده میکنند و همینطور به صورت انبوه، افکار و شبهههای گوناگون را در آنها میریزند. باید در مقابل اینها ایستاد. امروز نمیشود به همان روشهای قدیمی خودمان اکتفا کنیم.»(۵)
اصل شناخت
یکی از مهمترین و مؤثرترین عناصر مداخله گر در فرآیند تبلیغ، اصل مخاطب شناسی است و بدون شناخت مخاطب هرگونه اقدامی در انتقال پیام با هر کیفیت و عمقی نمیتواند رسایی و هادی شدن آن بیانجامد.(۶) لذا نگرش و ذهنیت مخاطب و گیرنده پیام میتواند اصل دیگری در اثربخشی نظام فرهنگی و کارآمدی خرده نظام تبلیغی باشد. رهبر انقلاب در بیانات متعددی این اصل را به روشنی بیان نموده اند که در این مجال به یکی از این موارد اشاره خواهد شد. « …آنچه من امروز میخواهم عرض کنم، تذکّر مطلبی درباره چگونگی این تبلیغ است؛ بخصوص در برهه حاضر زمان و دوران کنونی انقلاب ما. آن نکته این است که در تبلیغ، باید دو چیز را با حدّاکثر اهتمام، مورد توجّه قرار داد: یکی گزینش مخاطب و یکی گزینش محتواست. مخاطب، ممکن است قشرهای مختلفی از مردم باشند. وقتی که انسان در جمعی مشغول صحبت میشود، اگر بداند که مخاطب او کیست و مخاطب خود را انتخاب کند و آن مخاطب را مورد نظر قرار دهد، طبعاً محتوا را هم به تبع انتخابِ مخاطب، به تناسب نیاز او انتخاب خواهد کرد. پس این دو، مرتبط و متّصل به یکدیگر است.»(۷)